استراتژی بازاریابی چیست؟ معرفی 10 استراتژی برتر برای رشد کسب‌و‌کار
نوشته شده توسط : کاریاب

استراتژی بازاریابی

بعد از  راه‌اندازی فروشگاه اینترنتی خود، باید دنبال مشتری برای کسب‌وکارتان باشید. این کار با روشی جز بازاریابی به دست نمی‌آید. روش و استراتژی بازاریابی هر کسب‌وکاری هم با کسب‌وکار دیگر متفاوت است؛ حتی اگر در یک صنعت مشترک فعالیت کنند.
 

استراتژی بازاریابی چیست و چه فرقی با طرح بازاریابی دارد؟

استراتژی بازاریابی برنامه‌ای برای جذب مشتریان بالقوه و تبدیل آن‌ها به مشتری خریدار است.

قطعاً درک تفاوت بین استراتژی و تاکتیک کلید موفقیت در بازاریابی است. استراتژی برنامه‌ریزی بر اساس تصویر کلی است که شما قبل از طراحی تاکتیک انجام می‌دهید.

تصور کنید قطعه‌ای زمین خریداری کرده‌اید و می‌خواهید در آن خانه‌ای بنا کنید. آیا فقط کوهی آجر سفارش می‌دهید و شروع به چیدن آجرها روی هم می‌کنید؟ قطعاً نه! چون در نهایت با پدیده‌ای بدقواره و زشت روبه‌رو خواهید شد که احتمالاً امنیت هم ندارد. پس به‌جای این کار چه خواهید کرد؟

اول، معمار و بنّا استخدام می‌کنید و آن‌ها برای همه جزئیات، از اجزای اساسی مثل مجوزها گرفته تا نوع شیرآلات مورد علاقه شما، برنامه‌ریزی می‌کنند. همه این کارها قبل از اینکه حتی یک بیل خاک از زمین جابه‌جا شود انجام می‌شود، این یعنی استراتژی.

وقتی استراتژی شما مشخص باشد، می‌دانید چه مقدار آجر نیاز دارید، پی ساختمان کجا قرار بگیرد و خانه شما چه نوع سقفی خواهد داشت. الان می‌توانید کارگر آجرچینی، نجار، لوله‌کش، برق‌کار و غیره را به کار بگیرید، این یعنی تاکتیک.

فراموش نکنید که نمی‌توانید هیچ‌کار ارزشمندی را بدون داشتن هر دو عامل استراتژی و تاکتیک با موفقیت انجام دهید.

علاوه بر این، برنامه بازاریابی بسیار دقیق است و شامل آمیخته بازاریابی یا همان 4P است؛ یعنی محصول، قیمت، مکان عرضه و تبلیغ.

 

استراتژیست بازاریابی کیست؟

استراتژیست بازاریابی شخصی است که برنامه‌ها و کمپین‌های بازاریابی را برای دستیابی به اهداف یک کسب‌وکار، توسعه می‌دهد و اجرا می‌کند. مسئولیت‌های این فرد شامل انجام تحقیقات بازار، تجزیه‌وتحلیل رفتار مصرف‌کننده و روندهای بازار (Trends) و شناسایی مخاطبان هدف است. استراتژیست بازاریابی با استفاده از از این اطلاعات، استراتژی‌ها و تاکتیک‌های بازاریابی مؤثری از جمله جایگاه‌یابی محصول، قیمت‌گذاری، تبلیغ و توزیع را طراحی می‌کند. هدف نهایی یک استراتژیست بازاریابی افزایش آگاهی از برند و افزایش فروش است.

 

چرا باید برای بازاریابی کسب‌وکارمان استراتژی داشته باشیم؟

خیلی ها بعد از اینکه برایشان استراتژی بازاریابی را تعریف می کنیم می پرسند: «خُب داشتن این استراتژی به چه دردی می خورد؟»

در جواب این سؤال باید بگوییم که تدوین و طراحی استراتژی بازاریابی مزایای زیادی دارد که مهم‌ترینِ آن، شفاف‌کردن و همسو کردن اهداف بازاریابی برای کسب بهترین نتیجه است.

در واقع استراتژی بازاریابی نقشه‌ای است که شما برای تبلیغ و فروش محصولات و خدمات خود دارید. هدف نهایی این استراتژی این است که به کمک ایجاد کمپین های تبلیغاتی به مخاطبان هدف خود برسید و سپس آن‌ها را به مشتری تبدیل کنید.

ممکن است بودجه بازاریابی شما در اول کارتان محدود باشد. به همین خاطر، داشتن یک نقشه راه واضح تضمین می‌کند که حتی یک ریال را هم هدر نمی دهید. ضمن اینکه اگر ندانید هدف کسب‌وکارتان چیست و به کجا می‌خواهید برسید، چگونه می‌خواهید میزان موفقیت خود را اندازه‌گیری کنید؟ پس داشتن استراتژی بازاریابی خیلی هم واجب است و کار لوکس یا بی‌فایده‌ای به حساب نمی‌آید.

 

مراحل اجرای استراتژی بازاریابی

مراحل اجرای استراتژی بازاریابی در هر کسب‌وکاری متفاوت است اما معمولاً به‌ترتیب زیر انجام می‌شود:

- شناسایی بازار هدف

- طراحی یک پیشنهاد منحصر به فردِ برای فروش محصولات و خدمات

- جایگاه‌یابی برند

قیمت‌گذاری

- تعیین بودجه برای استراتژی بازاریابی

- اجرای استراتژی انتخابی

پیگیری و بهبود مستمر برنامه بازاریابی

 

10 استراتژی برتر بازاریابی

حالا که با تعریف، مزایا و مراحل اجرای استراتژی بازاریابی آشنا شده‌اید، می‌خواهیم 10 استراتژی برتر بازاریابی را هم به شما معرفی می‌کنیم. اما قبلش به یک نکته مهم باید اشاره کنیم: صرف‌نظر از اینکه چه روشی را برای توسعه کسب‌وکارتان انتخاب می‌کنید، باید بدانید که مخاطبان هدف باید برند شما را دوست داشته باشند و به آن اعتماد کنند. پس همان‌قدر که به‌دنبال فروش بیشتر هستید، باید به دنبال آموزش بیشتر، الهام‌بخشیدن و سرگرم‌کردن مخاطبان خود هم باشید. این‌طوری کمپین‌های موفق‌تری هم خواهید داشت. حالا وقت خواندن 10 استراتژی برتر دنیای شیرینِ بازاریابی است؛ بفرمایید!

1. بازاریابی محتوایی (Content marketing)

بازاریابی محتوایی نوعی استراتژی بازاریابی است که شامل ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و جذاب برای جذب مخاطب هدف و ترغیب آن‌ها به خرید می‌شود.

این روزها شاهد افزایش تعداد وبلاگ‌ها، پادکست‌ها و وبینارها هستیم که برای مخاطبان جذاب و ارزشمند هستند و باعث می‌شود تا احساس نزدیکی بیشتری به برندها داشته باشند.

بازاریابی محتوایی یک فرصت استراتژیک برای کسب‌وکار شما ایجاد می‌کند تا به‌خوبی با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید. از طرفی این استراتژی به شما کمک می‌کند تا آگاهی ایجاد کنید و به یک مرجع در صنعت خود تبدیل شوید.

تمرکز روی بازاریابی محتوایی در مراحل اولیه برای سایر ایده‌های بازاریابی مفید است، چون در آینده می‌توانید از محتواهایی که تولید کرده‌اید در رسانه‌های اجتماعی یا خبرنامه‌های ایمیلی خود هم استفاده کنید. محبوب‌ترین استراتژی های محتوا عبارت‌اند از:

  • نوشتن محتوا (پست وبلاگ و…)
  • طراحی اینفوگرافیک
  • بازاریابی ویدئویی
  • تولید پادکست

 

2. بازاریابی شبکه‌های اجتماعی (Social media marketing)

در حال حاضر حدود 71 درصد از کسب‌وکارهای کوچک تا متوسط، برای بازاریابی از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. این آمار جای تعجب ندارد؛ چراکه بازاریابی شبکه‌های اجتماعی یکی از راه‌های مؤثر در افزایش بازدید و جذب ترافیک وب‌سایت است. علاوه بر این، از این استراتژی می‌توانید برای دریافت سرنخ (Lead) بیشتر استفاده کنید.

شما می‌توانید به شکل‌های در شبکه‌های اجتماعی بازاریابی کنید؛ از انتشار ریلز در اینستاگرام گرفته تا انتشار ویدیو در یوتیوب. اما قبل از هر چیز باید مخاطب هدف خود را به‌خوبی بشناسید و بدانید که او بیشتر در کدام شبکه‌ اجتماعی حضور دارد تا کانال بازاریابی بهتری را انتخاب کنید؛ مثلاً اگر هدف شما دستیابی به کسب‌وکارهای حرفه‌ای است، لینکدین گزینه مناسب‌تری نسبت به سایر شبکه‌های اجتماعی است.

بازاریابی ویدیویی هم یکی از استراتژی‌هایی است که به‌شدت در رسانه‌های اجتماعی تأثیرگذار است؛ به همین دلیل لازم است به تولید و انتشار ویدئو در صفحه خود در شبکه‌های اجتماعی اهمیت دهید.

3. بهینه‌سازی وب‌سایت برای موتورهای جست‌وجو (SEO)

سئو شامل تمام کارهایی می‌شود که به شما کمک می‌کند تا در صفحه نتایج موتورهای جست‌وجو (مثل گوگل)، جایگاه بهتری کسب کنید.

این استراتژی به‌عنوان استراتژی بازاریابی اصلی یا یک تاکتیک بازاریابی استفاده می‌شود و به کمک آن، شانس‌تان را برای حضور در نتایج اول موتورهای جست‌وجو بیشتر می‌کنید.

استراتژی‌های سئو را باید به‌گونه‌ای طراحی کنید که مخاطبان هدف شما نام برندتان را بارها و بارها در  صفحه اول گوگل ببینند.

معمولاً استراتژیست‌های سئو تمایل دارند روی کارهای زیر تمرکز کنند:

  • سئوی سازمانی
  • بازاریابی محتوایی
  • سئوی محلی
  • سئوی بین‌المللی
  • لینک‌سازی داخلی و خارجی
  • سئو فنی

با استفاده از تکنیک‌های سئو، ترافیک مفید و مناسبی را به وب‌سایت خود هدایت می‌کنید. یعنی چی؟ یعنی افرادی که شما را از طریق جست‌وجو پیدا می‌کنند، به‌صورت هدفمند به‌ وب‌سایت شما سر می‌زنند. البته فقط افزایش ترافیک نیست که سئو را محبوب می‌کند. اگر وب‌سایت جذابی داشته باشید و کمپین‌های خوبی اجرا کرده باشید، سئو باعث می‌شود فروش بیشتری را تجربه کنید.

بر اساس جدیدترین آمارها، بازاریاب‌های دیجیتال معتقدند که برای افزایش فروش، SEO بهتر از تبلیغات کلیکی است.

قبل از اجرای استراتژی سئو هم بهتر است اول تحقیق کلمات کلیدی را یاد بگیرید. در ادامه و پس از انتخاب کلمات کلیدی مرتبط با کسب‌وکارتان، می‌توانید بهینه‌سازی محتوای خود را شروع کنید تا بهتر و بیشتر دیده شوید.

 

4. بازاریابی ایمیلی و خبرنامه (Email marketing)

ایمیل مارکتینگِ باکیفیت و حرفه‌ای باعث می‌شود کاربران به شما اعتماد کرده و ارتباط بهتری با برندتان برقرار کنند. پژوهش‌های اخیر هم نشان می‌دهد که 89 درصد از بازاریابان از ایمیل به‌عنوان کانال اصلیِ تولید سرنخ استفاده می‌کنند. با این حال، برای موفقیت کمپین‌های بازاریابی ایمیلی باید پیام مناسبی را به مخاطبان خود ارائه کنید.

نکته مهم در ایمیل مارکتینگ این است که در ایمیل‌هایی که ارسال می‌کنید باید ارزشی وجود داشته باشد. یعنی چی؟ یعنی منحصربه‌فرد باشد و کاربر از آن ایمیل سودی ببرد. برای اینکه در این زمینه موفق شوید، بهتر است از تست‌های A/B کمک بگیرید. در این روش تست شما دو نسخه از ایمیل و خبرنامه خود را برای بازار هدف و مشتریان خود می‌فرستید که هریک ویژگی‌های خاص خودش را دارد. سپس باید ببینید که کدام‌یک از این نسخه‌ها عملکرد بهتری داشته و افراد واکنش بهتری به آن نشان داده‌اند.

زمانی که استراتژی ایمیل مارکتینگ شما به‌درستی انجام شود، می‌توانید بازگشت سرمایه قدرتمندی داشته باشید، مشتریان بیشتری جذب کنید و مشتریان فعلی را وادار به خرید مجدد کنید.

در پایانِ این بخش بهتر است چند نکته مهم درباره بازاریابی ایمیلی را هم بدانید:

  • برای دریافت و جمع‌آوری ایمیل کاربران، یک لایت باکس به وب‌سایت خود اضافه کنید تا اطلاعات کاربر را جمع آوری کنید. (برای مطالعه بیشتر مقاله «لایت باکس چیست؟» را بخوانید.)
  • در ایمیل خود از محتواهای جذاب استفاده کنید؛ مثل پست های وبلاگ، محتوای تولیدشده توسط کاربران (UGC) و ویدیوهای مفید.
  • ایمیل‌ها را با افزودن اطلاعاتی مثل نام کوچک کاربر یا سفارشی‌کردن محتوا متناسب با هر کاربر، شخصی‌سازی کنید.

5. اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer marketing)

اینفلوئنسر مارکتینگ یا بازاریابی تأثیرگذار، راهی برای معرفی کسب‌وکار، خدمات یا محصولات شما با استفاده از افرادی است که در شبکه‌های اجتماعی مشهور هستند. این افراد دقیقاً چیزی را دارند که شما به آن نیاز دارید؛ «مخاطبان زیاد»!

این استراتژی یکی از بهترین استراتژی‌های بازاریابی است؛ چراکه می‌توانید محصولات و برند خود را بدون صرف زمان برای جذب مخاطب، در معرض دید افراد بسیاری قرار دهید. علاوه بر این، اینفلوئنسری که برای تبلیغ محصولات و خدمات خود انتخاب می‌کنید می‌تواند از قدرتش برای هدایت مشتریان بالقوه به خرید از شما کمک کند.

در این روش باید اینفلوئنسرهایی را پیدا کنید که حوزه فعالیتشان با حوزه فعالیت شما مرتبط است و با ارزش‌های برند شما هماهنگ هستند.

از کار با میکرواینفلوئنسرها هم نترسید. میکرواینفلوئنسر به کسانی گفته می‌شود که مخاطبانی حدود دو هزار تا پنجاه هزار فالوور در یک شبکه اجتماعی مشخص دارند. این افراد یک حوزه‌ خاص، علاقه‌ مشخص  یا بازار کوچک، محتوا تولید می‌کنند. جالب است بدانید نرخ تعامل (Engagement Rate) و نرخ تبدیل (Conversion Rate) آن‌ها بسیار بالاتر از اینفلوئنسرهایی است که فالوور بیشتری دارند.

بهتر است این بخش را با جمله‌ای از ست گودین، نویسنده کتاب‌های بازاریابی و یکی بازاریابان برتر دنیا تمام می‌کنیم که می‌گوید:

«مردم کالاها و خدمات نمی‌خرند. آن‌ها روابط، داستان‌ها و جادوی شما را می‌خرند.»

این کلمات قدرت اینفلوئنسر مارکتینگ را خلاصه می‌کند.

6. روابط عمومی (Public Relations)

بعد از اینکه وب‌سایت کسب‌و‌کار را راه‌اندازی کردید، باید همه را خبر کنید تا بیایند و از وب‌سایت شما بازدید کنند! تبلیغات در رسانه‌ها باعث جلب‌توجه عموم مردم می‌شود. استراتژی‌های بازاریابی در این حوزه به اشکال مختلف مثل تبلیغات در تلویزیون، روزنامه، رادیو و پادکست تقسیم می‌شود.

همچنین می‌توانید با یک آژانس روابط عمومی قرارداد ببندید و از آن‌ها بخواهید کارهای تبلیغاتی شما را در رسانه‌های مختلف به‌عهده بگیرند.

فراموش نکنید که بیل گیتس می‌گوید:

«اگر فقط دو دلار برایم باقی مانده باشد، یک دلار را برای روابط عمومی خرج می‌کنم.»

 

7. صفحه‌های فرود (Landing pages)

صفحه فرود یک صفحه مستقل در وب‌سایت شماست که با هدف جذب کاربر، دریافت سرنخ (Lead) یا تبدیل کاربر به مشتری طراحی می‌شود. این صفحه یکی از اجزای کمپین‌های بازاریابی است که به کمک آن می‌توانید پیشنهاد‌های ارزشمند و هیجان‌انگیز خود را به کاربران ارائه کنید.

مهم نیست که استراتژی‌های مختلف بازاریابی آنلاین شما چقدر موفق هستند، در هر صورت کاربران در صفحه‌های فرود و وب‌سایت شما باید با نرخ مناسبی تبدیل شوند.

8. تبلیغات (Advertising)

انواع مختلفی از تبلیغات برای رشد کسب‌وکار شما وجود دارد؛ از تبلیغات کلیکی و تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی گرفته تا تبلیغات تلویزیونی و چاپی. اما تبلیغات آنلاین یک راه قدرتمند برای جلب توجه مخاطبان شماست؛ چراکه فناوری آن به شما کمک می‌کند تا بازاریابی خود را بهتر هدف‌گذاری کنید و نتایج آن را دقیق‌تر اندازه‌گیری کنید.

یادگیری نحوه تبلیغ در گوگل در مراحل اولیه کار به‌طور چشمگیری به رشد کسب‌وکارتان کمک می‌کند. از آنجایی که گوگل بزرگترین موتور جست‌وجوی جهانی است، شما می‌توانید از امکان تبلیغ در این موتور جست‌وجو استفاده کنید؛ مثل تبلیغات کلیکی یا PPC.

برای انتخاب روش‌های تبلیغاتی مناسب برای کسب‌وکار خود، عوامل زیر را در نظر بگیرید:

  • مخاطبان؛
  • هزینه‌ها و بودجه؛
  • زمان و طول کمپین؛
  • دارایی‌های موجود.

 

9. بازاریابی وابسته (Affiliate marketing)

بازاریابی وابسته یا افیلیت مارکتینگ فرایندی است که طی آن شرکت دیگری به‌ازای بازاریابی و فروش محصولات شما، کمیسیون دریافت می‌کند. بازاریابی وابسته اینترنتی از طریق لینک‌هایی بین وب‌سایت‌های دو شرکت ارائه‌دهنده محصول و شرکت بازاریاب انجام شود و یک استراتژی محبوب برای افزایش فروش و کسب درآمد آنلاین است.

استراتژی بازاریابی وابسته هر روز محبوب‌تر می‌شود و شرکت‌های بیشتری به‌سمت اجرای آن وابسته خود می‌روند؛ به همین خاطر ممکن است یک استراتژی مناسب برای کسب‌وکار شما هم باشد.

10. فراخوان برای اقدام (CTA)

فراخوان برای اقدام یا کال تو اکشن (Call To Action)، درخواستی است که شما از مخاطب خود دارید تا او را به انجام کار خاصی تشویق کنید. کال تو اکشن می‌تواند به شکل‌های مختلفی مثل پیام یک خطی، یک تصویر، یک لینک یا یک دکمه در وب‌سایت، شبکه‌های اجتماعی یا هر جای دیگری باشد و مخاطب را تشویق کند که کاری را که شما می‌خواهید انجام دهد.

CTAها برای تبدیل کاربران به مشتری بسیار مهم هستند؛ بنابراین باید مطمئن شوید که آنها را تأثیرگذار و جذاب می‌نویسید و طراحی می‌کنید.

چگونه استراتژی مناسب کسب‌وکارمان را انتخاب کنیم؟

حالا که با 10 استراتژی‌ برتر و قدرتمند دنیای بازاریابی آشنا شده‌اید، می‌خواهیم به شما راهی بگوییم که سریع‌تر و بهتر استراتژی مناسب کسب‌وکارتان را انتخاب کنید. این راه در 5 گام انجام می‌شود که هرکدام را به‌ترتیب و البته مفصّل توضیح می‌دهیم:

 

گام اول: اهداف خود را مشخص کنید

پژوهش‌های علمی نشان می‌دهد کسانی که اهداف خود را یادداشت می‌کنند بیشتر از کسانی که آن را نمی‌نویسند به هدف خود می‌رسند.

اهداف کسب‌وکار شما ممکن است توسعه آگاهی از برندتان، نفوذ به یک منطقه جغرافیایی جدید یا افزایش فروش آنلاین به میزان مشخصی باشد. هرچه این اهداف دقیق‌تر و کمّی‌تر باشند، بهتر می‌توانید آن‌ها را ردیابی، اندازه‌گیری و تکرار کنید.

 

گام دوم: مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید

بعد از اینکه به‌طور دقیق مشخص کردید که کسب‌وکار شما می‌خواهد به چه کسانی دسترسی پیدا کند، تازه برایتان مشخص می‌شود که کدام استراتژی بازاریابی را انتخاب کنید. چون به شما کمک می‌کند پیام‌رسان‌ها و پلتفرم‌هایی را برای فعالیت و بازاریابی انتخاب کنید که مخاطبان هدف شما در آن فعالیت می‌کنند. مخاطبان هدف را می‌توان به‌کمک اطلاعات جمعیت‌شناختی مثل سن، جنسیت، محل سکونت، علاقه‌مندی‌ها و… تعیین و دسته‌بندی کرد. برای عملکرد بهتر در این مرحله، لازم است شخصیت‌های مختلف خریدار ایجاد کنید یا تقسیم بندی بازار را انجام دهید.

 

گام سوم: نیاز مشتری را درک کنید

برای انتخاب و طراحی یک استراتژی بازاریابی موثر، باید درک کنید که مخاطب هدف شما چه نیازی دارد و با چه مشکلی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. این موضوع باعث می‌شود تا انتخاب محل عرضه محصول و خدمات خود و همچنین قیمت‌گذاری و تبلیغات را مؤثرتر انجام دهید. وقتی از ارزش پیشنهادی خود مطمئن شدید، آماده ادامه کار هستید.

 

گام‌ چهارم: کانال‌های بازاریابی خود را انتخاب کنید

مخاطبان شما بیشترین زمان خود را در کجا می‌گذرانند؟ در شبکه‌های اجتماعی یا در وب‌سایت‌های خبری؟ وقتی که پاسخ این سؤال را بدانید، می‌توانید بهترین استراتژی بازاریابی را انتخاب کرده و آن را اجرایی کنید. در ادامه باید انتخاب کنید که کدام ابزار بازاریابی به شما در اجرای کمپین‌ها کمک می‌کند. تخصیص بودجه مشخص برای هر کانال و KPIهای شما یا همان شاخص کلیدی عملکرد نیز در این مرحله مهم است.

 

گام پنجم: پیام مناسبی را انتخاب کنید

آخرین گام در تعیین استراتژی بازاریابی، طراحی و انتخاب پیام مناسب است. برای مثال، اگر قصد دارید به مشتریان خود درباره ویژگی‌های محصول‌تان آموزش دهید و این آموزش‌ها را در یوتیوب منتشر کنید، می‌توانید یک کمپین ویدیویی ایجاد کنید.

چگونه استراتژی‌های بازاریابی را ارزیابی و اندازه‌گیری کنیم؟

خُب بالاخره به آخرین بخش از مقاله رسیدیم. در این بخش در 5 مرحله یاد می‌گیرید که چگونه میزان موفقیت و اثرگذاری استراتژی‌ بازاریابی انتخابی‌تان را ارزیابی و اندازه‌گیری کنید. KPIهای هر استراتژی ممکن است متفاوت باشد، اما به‌طور کلی همه آن‌ها باید طبق مراحل زیر ردیابی شوند:

1. در اولین قدم باید اهداف خود را تعیین کنید و آنچه را که می‌خواهید با استراتژی‌های بازاریابی خود به دست آورید، مشخص کنید. این هدف می‌تواند افزایش ترافیک وب‌سایت، افزایش تعداد سرنخ‌ها یا افزایش فروش و میزان آگاهی از برند باشد.

2. شاخص‌هایی (KPI) انتخاب کنید که با اهداف شما همسو باشند. برای مثال اگر یکی از اهداف شما افزایش ترافیک وب‌سایت است، KPI یا معیارهای شما میزان بازدید از صفحه، نرخ پرش و مدت‌زمان حضور کاربر در وب‌سایت خواهد بود.

3. همیشه باید از ابزارهای ردیابی برای جمع‌آوری داده‌های خاصی که نیاز دارید استفاده کنید تا بفهمید چقدر به KPIهای خود نزدیک هستید. ابزارهایی که استفاده می‌کنید با توجه به اهداف و معیارهای خاص شما متفاوت است، مثل Google Analytics یا ابزارهایی که بازاریابی ایمیلی و بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی شما را اندازه‌گیری و رهگیری می‌کنند. برای نظارت بر موفقیت کمپین خود، باید مطمئن شوید که کدهای رهگیری لازم را در وب‌سایت و صفحه‌های فرود خود نصب کرده‌اید.

4. باید داده‌های به‌دست‌آمده را جمع‌آوری و تجزیه‌وتحلیل کنید. در واقع باید به‌طور منظم داده‌هایی را که به‌وسیله ابزارهای تحلیلگر مثل گوگل آنالیتیکس به‌دست می‌آورید به صورت هفتگی، ماهانه یا فصلی بررسی و تجزیه‌وتحلیل کنید. این کار به شما کمک می‌کند که تشخیص دهید چه‌ بخش‌هایی از کمپین شما عملکرد مناسبی دارد و کدام بخش‌ها باید بهتر شود. این کار همچنین در طراحی استراتژی‌ها و برنامه‌ریزی کمپین‌های آینده به شما کمک می‌کند.

5. از تغییر و دست‌کاریِ استراتژی‌های خود نترسید. بر اساس داده‌ها و اطلاعات به‌دست‌آمده از تجزیه‌و‌تحلیل داده‌های خود، باید استراتژی های بازاریابی‌تان را بهبود یا تغییر دهید. برای مثال، اگر کمپین شما رسانه‌های اجتماعی تعامل مدنظرتان را ایجاد نمی‌کند، سعی کنید قالب‌های مختلف محتوا یا زمان‌های انتشار پست را آزمایش کنید.

6. استراتژی‌های خود و پیشرفت آن‌ها را در کوتاه‌مدت و بلندمدت زیر نظر بگیرید. این کار که شامل بررسی شاخص‌های کلیدی عملکرد و معیارهای شما است، باید یک فرایند مستمر باشد تا مطمئن شوید که در مسیر رسیدن به اهدافتان هستید.





:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 مهر 1403 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: